مشاهده تمام نوشته های یحیی جافریان

راهبری خردمندانه ( راهبری و ارائه – راهبری و کار تیمی )

توسط | مقالات | بدون نظر

راهبران برای تفهیم و انتقال چشم انداز٬ ارزش ها و اهداف سازمان و انگیزش و ترغیب کارکنان برای دستیابی به آنها٬ نیاز به توانایی اراپه شفاهی این مقوله به همکاران خود دارند. بیان شیوا٬ استفاده از کلمات و جملات مناسب٬ آهنگ مطلوب صدا٬ حالات چهره و حرکات بدن٬ راحتی و طبیعی بودن رفتار٬ توجه به نشان دادن به حضار و ایجاد شور٬ شوق و کشش در آنان٬ تقسیم بندی مناسب زمان در هنگام ارائه٬ پاسخگویی به سوالات و انجام جمع بندی٬ نکاتی هستند که ارائهیک راهبر را قرین موفقیت می سازند.

راهبری خردمندانه ( پذیرش اشتباه – جلب حمایت فردی )

توسط | مقالات | بدون نظر

هیچکس٬ حتی راهبران متعالی سازمان های پیشتاز دنیا٬ کامل نیستند و در طی عمر کاری خود اشتباهات زیادی را مرتکب می شوند. اما تفاوت انسان های متعالی با سایرین این است که اشتباهات خود را می شناسند؛ درک می کنند٬ می پذیرند و از آنها برای بهبود مستمر خود درس می گیرند. قدرت این راهبران و صداقت آنان در پذیرش و اعتراف به اشتباهات است؛ نه در بیان آنچه که درست انجام می دهند. برای چنین راهبرانی بعضا جذابیت اشتباهات از کارهای بزرگ بیشتر است و برای جذابیت بخشیدن به راهبری خود و تعالی مستمر به این اشتباهات توجه ویژه مبذول دارند. آنان علاوه بر اشتباهات خود به اشتباهات دیگر افراد موفق و اینکه آنان چگونه از اشتباهات خود درس گرفته و راه رشد را پیموده اند٬ دقت می کنند و از آن درس های بزرگ می گیرند.

راهبری خردمندانه ( راهبری و طرح ریزی راهبردی )

توسط | مقالات | بدون نظر

سازمان های متعالی٬ رهبرانی دارند که سمت و سوی روشنی برای سازمان خود تعیین و ترویج می کنند. آنان با تعیین ماموریت٬ چشم انداز٬ ارزش ها و اهداف٬ سایر رهبران سازمان را متحد کرده و آن ها را برای انگیزش کارکنانشان ترغیب می کنند. ارزشها٬ اصول اخلاقی٬ فرهنگ و ساختار اداری را به گونه ای در سازمان مستقر می کنند که هویت و جذابیت واحدی در ذهن ذینفعان ایجاد کند. در سازمان های متعالی٬ راهبران سطوح مختلف٬ به گونه ای عمل می کنند که به عنوان الگویی شاخص برای رفتار و عملکرد شناخته شوند …

راهبری خردمندانه ( گوش دادن – انتقاد )

توسط | مقالات | بدون نظر

راهبران موفق قرن بیست و یکم به یک توانایی بیش از توانایی های دیگر نیاز دارند. توانایی راهبری منابع انسانی٬ یک راهبر می تواند ماه هاو سال ها وقت صرح آموزش تکنیک های مختلف بازاریابی٬ مالی٬ کامپیوتر و … نماید و در انتها این راه حداکثر یک متخصص فنی خوب خواهد بود. اما در صورتی که فراگیرد که چگونه منابع انسانی را هدایت کند؛ می تواند راهبری موفق باشد و کلیه تخصص های لازم را نیز به خدمات گیرد. از مسایل مهم راهبری نیروی انسانی٬ بررسی و حل مشکلات به صورت رو در رو است و توانایی یک راهبر در حل این گونه مسایل از معیارهای شایستگی او است. متاسفانه درصذ زیادی از راهبران در این زمینه ناموفق هستند؛ زیرا دارای مهارت لازم برای برخورد با این گونه مشکلات نیستند و برای پرورش مهارت های لازم نیز طرح و برنامه ای ندارند. نکته کلیدی در ناموفق بودن اغلب این راهبران٬ ضعف مهارت گوش دادن در توفیق راهبران برای غلبه بر مشکلات٬ ضروری است که آنان این هنر را با ممارست در خود تقویت کرده و در تکامل آن بکوشند.

راهبری خردمندانه ( راهبری و هوش احساسی )

توسط | مقالات | بدون نظر

پژوهش های گسترده و عمیق دهه اخیر بیانگر آن است که راهبران موفق سازمان های پیشتاز به جز داشتن بهره هوشی (IQ) بالاتر از حد متوسط٬‌ دارای نوع دیگری از بهره هوشی هستند که روانشناسان آن را بهره هوش احساسی (EQ) نامیده اند. مطالعات نشان می دهند که در شرایط عادی و آنگاه که همه چیز بر وفق مراد باشد؛ راهبران می توانند بدون داشتن هوش احساسی بالا٬ سازمان خود را هدایت کنند. اما در شرایط مداوم در حال تغییر و توفانی قرن بیست و یکم٬ داشتن بهره هوشی (IQ) بالا به تنهایی کافی نیست و راهبران برای هدایت سازمان خود به سوی نیک فرجامی٬ باید بهره هوش احساسی بالایی نیز داشته باشند. در واقع تفاوت بین راهبران بزرگ و متوسط را داشتن هوش احساسی بالاتر از حد متوسط مشخص می کند …

فرایندگرایی از دیدگاه مدل های تعالی کسب و کار

توسط | مقالات | بدون نظر

دهه اول قرن بیست و یکم سرشار از پیچیدگی ها٬ تهدیدها و فرصت های بسیار برای سازمان ها و تداوم حیات آنها است. در شرایط پیچیده و رو به تکامل عصر حاضر٬ تنها شرکت هایی زنده می مانند و توانایی تداوم رقابت را خواهند داشت که سازمان های خود را بر اصول بنیادین تعالی بنا نهند و یا مهندسی مجدد کنند.

یکی از اصول که به عنوان پایه های اساسی استانداردهای مدیریتی و مدل های تعالی کسب و کار مورد تاکید ویژه قرار دارد «فرایند گرایی» یا «مدیریت مبتنی بر قرایندها» است.

سازمانهای متعالی دارای سیستم های مدیریتی اثر بخشی هستند که بر مبنای خواسته ها و انتظارات همه ذینفعان طراحی شده اند. اطمینان از اجرای سیتماتیک٬ فراگیر و اثربخش خط مشی ها٬ راهبردها٬اهداف و طرح های سازمان٬ از طریق مجموعه ای شفاف و یکپارچه از فرایندها تضمین می شود. این فرایندها به گونه ای اثر بخش و فراگیر٬ اجرا و مدیریت می شوند و همواره بهبود می یابند. تصمیم گیری بر اساس اطلاعات واقعی و قابل اطمینان از عملکرد حال و مورد انتظار٬ تواندمندی های فرایندها و سیستم ها٬ خواسته ها٬ انتظارات و تجربیات ذینفعان و همچنین عملکرد سایر سازمان ها٬ از جمله رقبا انجام می شود. خطرات بر اساس شاخص های مناسب عملکردی شناسایی شده و به شکل موثری مدیریت می شود و تمامی الزامات برونی را ارضاء نموده و حتی از این فراتر نیز می رود. شاخص های پیشگیرانه مناسب٬ تعریف و به کار گرفته می شوند؛ تا اعتماد همه ذینفعان تامین و حفظ شوند.